مولاوردی: کریمی قدوسی، دروغ گفتن را رسالت خود می داند / او از هفت دولت، آزاد است
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۴۴۴۰۰
جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی، اخیرا گفته «خانم مولاوردی معاون روحانی طرحی داشت و میخواست فاحشهها را بیمه کند.» شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران در پاسخ به این اتهامات میگوید کریمی قدوسی از این دست سخنان زیاد مطرح میکند و نمیدانم دردش چیست و نمیدانم چرا تا این اندازه راحت دروغ میگوید و شخصا بارها آماج دروغها و تهمتهای او بودهام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مولاوردی میگوید: برداشتم این است اشاره او به پروندهای است که الان مختومه شده و ۶ مهر سال ۹۸ دادنامه آن در مجتمع قضایی کارکنان دولت صادر شد و از این اتهام حکم برائت گرفتم. البته نه از اتهامی که این فرد مطرح میکند، بلکه نشست تخصصی سلامت زنان و رفتارهای پرخطر با تاکید بر ایدز را کارگروه آسیبهای اجتماعی معاونت برگزار کرد و سخنرانان از بعد پزشکی و حقوقی و جامعه شناسی، این مسئله را مورد بررسی قرار دادند و پیشنهادهایی را هم مطرح کردند که هم شخصا در آن نشست حضور نداشتم. بعد از آن، طیف مقابل و منتقد دولت، دیدگاهها و پیشنهادهایی که در نشست مطرح شده بود را به عنوان اتهام علیه من مطرح کردند و پرونده را به جریان انداختند.
او توضیح میدهد که بارها به دادگاه رفت و آمد داشتم و در کیفرخواستم اتهام تحت عنوان ترویج فساد و فحشا مطرح شده بود که نهایتا تبرئه شدم. حالا نمیدانم این آقا بر چه اساسی این موضوع را به دروغ بار دیگر مطرح میکند. این سخنان بسیار بیربط هستند یعنی آقای کریمی قدوسی گفته بخشی از معترضان در خیابانها فاحشهها بودند و نتیجه گرفته چون ما میخواستیم آنها را بیمه کنیم و نکردهایم، حالا به خیابانها آمدهاند؟! کلا متوجه منظورشان نمیشوم. البته ایشان اصل موضوع را نفهمیدهاند؛ در آن نشست بحث تغییر الگوی ابتلای ایدز از تزریق به رابطه جنسی بود که آمارها و گزارشها در آن سالها از آن حکایت میکرد. آن نشست با هدف هشداردهی به دستدرکاران بود و تاکید ما بیشتر بر زنان متاهلی بود که همسرانشان روابط خارج از چارچوب زندگی مشترک داشتند و دارند و از این طریق بیماری ایدز را به همسرانشان منتقل میکردند و میکنند.
مولاوردی با بیان اینکه در گذشته از کریمی قدوسی بابت دروغها و ادعاهای واهی دیگری شکایت کردهایم، گفت: شکایتها را به دلیل موضوعات مهمتر پیگیری نکردیم. اما در حال حاضر او یک ادعایی بیاساس کرده و باید در دادگاه با دلیل و مدرک ثابت کند. حتما سر فرصت پیگیر خواهم بود. چند توییت مشابه در این باب هم اخیرا مطرح شده که با هماهنگی با وکیلم آنها را هم در نوبت شکایت گذاشتهایم. ظاهرا برخی دنبال یک ربطی نسبت به فعالیتهای گذشته ما و اعتراضات اخیر میگردند.
او میگوید: نمیشود که این شخص به عنوان نماینده مجلس هر ادعایی را مطرح و هر اتهامی را وارد کند و کسی هم با او کاری نداشته باشد و دوباره به مجلس راه پیدا کند و باز روز از نو و روزی از نو! اینجوری سنگ روی سنگ بند نمیشود. کریمی قدوسی دولتهای یازدهم و دوازدهم و دولت اصلاحات را بارها آماج اتهامات خود قرار داده و متاسفانه کسی از او پاسخ و سندی نمیخواهد. با این اوصاف و در این شرایط فکر میکند کارش درست است و میتواند و رسالت دارد به دروغگوییهایش ادامه دهد. البته این را هم بگویم که چنین شخصیتهایی حتی درون جریان خودشان هم از فرط دروغگویی جدی گرفته نمیشود.
مولاوردی با بیان اینکه مشخص است که کریمی قدوسی از چه جریانی است و حامیانش چه کسانی هستند، گفت: چیزی که عیان است چه حاجت به بیان. از طرف چه جریان و افرادی اتهاماتی که دهها است به جریان مقابل یعنی اصلاحطلبان وارد میشود. در دو دولت روحانی نیز ادامه این جریانها را داشتیم. حتی با وجود واضح بودن ناراستی و دروغ بودن این اتهامات، شاهد سکوت و عدم برخورد بودیم که دستکم انتظار این بود که تریبونها از آنها گرفته شود و سکوت علامت رضایت و خوشحالی برخی افراد است که از هفت دولت آزاد هستند و چنین شیوهای را برای تخریب و تخطئه مخالفان و منتقدان خودشان انتخاب کردند. همیشه برای من سوال بوده که یات نظارت بر رفتار نمایندگان با این افراد که نماینده مجلس هستند و جایگاهی در قوه مقننه دارند چه میکند.
مولاوردی با بیان اینکه انگیزه این رفتارها و سخنان را باید از خودشان پرسید، گفت: آن چیزی که واضح است، این است که یا درد دیده شدن دارد و هر چیزی که در فکرش هست را بدون هیچ نگرانی و واهمهای از بازخواست شدن، بر زبان جاری میکند یا اینکه حس رسالت سنگینی روی دوش خود احساس میکند که اگر این اتهامات را مطرح نکند، به نوعی دچار عذاب وجدان میشود. برداشت من این است و باید از او سوال شود که چرا چنین روشی را برای انجام رسالت و ماموریت خود انتخاب کرده است، یا اصلا شاید ماموریتهایی را بر عهده او گذاشتهاند. ممکن است مطرح کردن چنین مطالبی برای منحرف کردن افکارعمومی از هدف و منظور اصلی اعتراضات و سوژههایی که در این مدت در اعتراضات عنوان میشود، باشد.
معاون امور زنان در دولت یازدهم با اشاره به آمارهای غیر رسمی کریمی قدوسی از افراد بازداشت شده و استفاده او از کلمه «فاحشه» به منظور تحقیر زنان میگوید: برای خود من هم سوال است که چگونه این درصدها را در این مدت کوتاه بهدست آورده است و این اظهارنظر را براساس کدام تحقیق و پژوهش قابل اعتنا و اعتمادی به دست آورده و اینگونه مطمئن چنین سخنانی را بر زبان جاری میکند. رسانهها باید از او منبع و آمار درصدها را بخواهند. از سوی دیگر وارد کردن این اتهام به بسیاری از بازداشتیها در شرایطی که امکان و فرصت دفاع از خود را ندارند، به نوعی این توهین و تحقیر را (فاحشه خواندن معترضین) هم متوجه بازداشتیها و خانوادههایشان میکنند، جای سوال دارد. آن چیزی که به آن باور و ایمان داریم، اجازه چنین تهمتهای ناروایی را به ما نمیدهد که به راحتی بتوانیم انسانها را در معرض انواع دروغها و اتهامات قرار دهیم.
بیشتر بخوانید:
سخنان جنجالی کریمی قدوسی: خاتمی سال ۸۸ با فرمانده ناتو دیدار داشت و از آنها دعوت به عملیات در ایران کرد / مولاوردی می خواست فاحشه ها را بیمه کند
تکذیب ادعای کریمی قدوسی / فلاحت پیشه: دیدار خاتمی با فرمانده «ناتو» دروغ است/ این موضوع، هیچگاه در کمیسیون امنیت ملی مطرح نشد
آقای کریمی قدوسی! خودتان خسته نشدید از این همه آسمان ریسمان به هم بافتن؟ / نهادهای امنیتی، مراقب نفوذیها باشند
کریمی قدوسی : افراد باغیرت و آتش به اختیاری در آمریکا انتقام ما را از ترامپ و پمپئو می گیرند
ادعای عحیب کریمی قدوسی: پشتپرده آتشسوزی زندان اوین، کشتن مهدی هاشمی بود
۲۱۲۲۰
کد خبر 1708499منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جواد کریمی قدوسی اصلاح طلبان اصولگرایان کریمی قدوسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۴۴۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247